خانه
> => آهنگين نوشتهها! > شب ها
شب ها
روزهایی که عزادار تو هستم،
هستم
م.قلم
از عزاداری تو غمگینم
از سیاهی که به تن پوشیده
روز با این همه کباده ی نور!
دلخورم وقت غروب
من به فردا
که برایش امشب
شعر شادی و طرب می گویم
به تقلای وصالش مستم
مومنم
رسم آواز گرفتم دستم
و به موسیقی پرواز کبوتر هایی
که سپیدند و سیاه است امشب
من همه هلهله ام
می رقصم
امضا : سهیل رها
5 شهریور 88
پ .ن .اگر هنوز مشترک فید مردمک نشده اید روی لینک زیر کلیک کنید.
زنده باد!
تو پر از هلهله اي
مي رقصي
و من…
مي خواهم در انتظار نباشم
ديواره ي اميد بشكنم
بتازم بر روح سر كش مشتاقم
كه بر آوارِ پر ز خواهش قلبم
هنوز آرام و پر تشويش دارم
درد لگام ها ي سنگيش را
ناگزيرِم به فراموشي
به هبوط اشتياق
كه در واپسينِ بودن هايش
باز هم گناه مي خنديد
ميان معبد ناامن دست هايش…